چکاوک،و باز هم داریوش من

کجای این جنگل شب پنهون میشی خورشیدکم؟

پشت کدوم سد سکوت پر می کشی چکاوکم؟

چرا به من شک می کنی؟من که منم برای تو

لبریزم از عشق تو و سرشارم از هوای تو

دست کدوم غزل بدم نبض دل عاشقمو؟

پشت کدوم بهانه باز پنهون کنم هق هقمو؟

گریه نمی کنم،نرو

آه نمی کشم،بشین

حرف نمی زنم،بمون

بغض نمی کنم،ببین

سفر نکن خورشیدکم

ترک نکن منو،نرو

نبودنت مرگ منه

راهی این سفر نشو

نذار که عشق من و تو

اینجا به آخر برسه

بری تو و مرگ من از

رفتن تو سر برسه

نوازشم کن و ببین عشق می ریزه از صدام

صدام کن و ببین که باز غنچه می دن ترانه هام

اگرچه من به چشم تو

کمم،قدیمی ام،گمم

آتشفشان عشقم و

دریای پر تلاطمم

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد