شقایق درد من یکی دوتا نیست
آخه درد من از بیگانه ها نیست
یکی خشکیده خون من رو دستاش
که حتّی یک نفس از من جدا نیست
چی بگم؟با کی بگم؟عقدهء دل رو پیش کی خالی کنم؟چه کنم؟